زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 
 



اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللّهِ فى اَرْضِهِ
سلام بر تو اى حجت خدا در روى زمین

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَیْنَ اللّهِ فى خَلْقِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا نُورَ اللّهِ الَّذى

سلام بر تو اى دیده بان (یا دیده ) خدا در میان خلق سلام بر تو اى نور خدا كه

یَهْتَدى بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا
راه جویان بدان راهنمایى شوند و به وسیله او از كار مؤ منان گشایش شود سلام بر تو اى

الْمُهَذَّبُ الْخاَّئِفُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْوَلِىُّ النّاصِحُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
پاك پروریده ترسان (از دشمن ) سلام بر تو اى سرپرست خیرخواه سلام بر تو

یا سَفینَةَ النَّجاةِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا عَیْنَ الْحَیاةِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
اى كشتى نجات سلام بر تو اى چشمه حیات سلام بر تو باد

صَلَّى اللّهُ عَلَیْكَ وَ عَلى آلِ بَیْتِكَ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ
درود خدا بر تو و بر خاندان پاك و پاكیزه ات باد سلام بر تو

عَجَّلَ اللّهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الاْمْرِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا
خدا شتاب كند در وعده یارى تو و پیروزى كارت سلام بر تو اى

مَوْلاىَ اَنَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُولیكَ وَ اُخْریكَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللّهِ تَعالى
سرور من ، و من دوست تو و بیناى به آغاز و انجام كارت هستم و به سوى خداى تعالی

بِكَ وَ بِآلِ بَیْتِكَ وَ اَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلى یَدَیْكَ وَ اَسْئَلُ
بوسیله تو و خاندانت تقرب جویم و منتظر ظهور تو و پیروزى حق بدست تو هستم و از خدا مى خواهم

اللّهَ اَنْ یُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ یَجْعَلَنى مِنَ الْمُنْتَظِرینَ
كه درود فرستد بر محمد و آل محمد و مرا در زمره منتظران

لَكَ وَالتّابِعینَ وَالنّاصِرینَ لَكَ عَلى اَعْداَّئِكَ وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ
و پیروان تو قرار دهد و در زمره یاوران تو در برابر دشمنانت و كسانى كه در پیش رویت در میان

یَدَیْكَ فى جُمْلَةِ اَوْلِیاَّئِكَ یا مَوْلاىَ یا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللّهِ
دوستانت شربت شهادت مى نوشند اى مولاى من اى صاحب الزمان درود خدا

عَلَیْكَ وَ عَلى آلِ بَیْتِكَ هذا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فیهِ
بر تو و بر خاندانت ، امروز روز جمعه است و آن روز تو است كه انتظار

ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فیهِ لِلْمُؤْمِنینَ عَلى یَدَیْكَ وَ قَتْلُ الْكافِرینَ بِسَیْفِكَ
ظهور تو در آن روز و انتظار فرج مؤ منان بدست تو و كشتار كافران بوسیله شمشیر تو

وَ اَنَا یا مَوْلاىَ فیهِ ضَیْفُكَ وَ جارُكَ وَ اَنْتَ یا مَوْلاىَ كَریمٌ مِنْ اَوْلادِ
در این روز مى رود و من اى آقاى من در این روز میهمان تو و پناهنده ات هستم و تو اى سرور من بزرگوارى از فرزندان

الْكِرامِ وَ مَأمُورٌ بِالضِّیافَةِ وَ الاِْجارَةِ فَاَضِفْنى وَ اَجِرْنى صَلَواتُ اللّهِ
بزرگواران هستى و به میهمان نوازى و پناه دادن ماءمورى پس مرا بنواز و پناهم ده درود خدا

عَلَیْكَ وَ عَلى اَهْلِ بَیْتِكَ الطّاهِرینَ
بر تو و بر خاندان طاهرینت باد.




الــهــی دلی ده که شـوق طاعـت افـزون کنـد و تـوفیق طاعـتی ده کـه ببهشـت رهنمون کند.

الــهــی دلـی ده کـه در کــار تــو جــان بــازیـم و جــانـی ده کـه کــار آن جـهــان بـسـازیـم.

الــهــی نفسـی ده کـه حلقـه بنـدگـی تـو گـوش کند . جـانی ده کـه زهر حکمـت تـو نـوش کند.

الــهــی دانـــایــی ده کـــه در راه نـیـفـتـیـم و بـیـنـــایــی ده کـــه در چــــاه نـیـفـتـیـم.

الــهــی پـایی ده کـه با آن کـوی مهـر تـو پوئیم و زبانی ده کـه با آن شکـر آلای تـو گـوئیم

,

ساعت 15:2 توسط يه دوست| |

 

مهدی جان!

خواهم زخدا که بی وفایم نکند

غرق گناهم ولی رهایم نکند

یک خواسته دارم زخدای متعال

در هر دو جهان از تو جدایم نکند..

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

یه روزی میاد ازسفر    با ذوالفقار حیدری     با یه اشاره میکنه     میون عالم محشری  

  یا لثارت الحسین.....


خوشا آنکس که مهدی (عج) یار او شد / رفیق مشفق و غمخوار او شد

اگر صدها گره افتد بکارش/ بدست او فرج در کار او شد . . .

یا ابا صالح المهدی


.

.

.

چرا دوری ز تو تقدیر ما شد؟ / غم هجران گریبانگیر ماشد ؟

تو غایب نیستی ، مهجور ماییم / دریغا علتش تقصیر ما شد . . .

.

.

.

مهر تو بر قلوب ما حک شد /  وای بر آنکه از تو منفک شد

هست کافر اگر در اوصافت / هر که وارد به قلب او شک شد . . .

.
 

سلام اى گل نرگس، اى که شیرین ترین انتظار، انتظار توست
و بهترین منتظر، منتظر توست
مى توانم در یک کلمه پر معنا بگویم
گر عشقى هست و عاشقى
نام تو معشوق و من عاشق و شیفته توأم
در انتظارت مى مانم و از خداى بزرگ مى خواهم که ظهورت را نزدیک گرداند
ما محتاج یک نگاه گذراى شما هستیم، زودتر ظهور کن و قلب رهبرمان را شاد گردان
ما همگی در انتظار تو مى مانیم
خدا کند که بیایى و ما هم یکى از یارانتان باشیم

جملات بیشتر در ادمه مطلب…

درد دل امام زمان …
حسین جان مهدیم مهدی خسته
دلم از بی وفاییها شکسته
حسین جان امّتم بر تو بگریند
نمیدانند که خود با من چه کردند
هزارو یکصدو هفتادمین سال
چه کم آنکس که پرسیده زمن حال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
چه میداند کسی دارم چه احوال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
به دست و پای من زنجیراعمال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
برای عمّه ام زینب میزنم پروبال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
به دل مانده هزارامید وآمال
حسین جان مهدیم مهدی خسته
دلم از بی وفاییها شکسته
شما با آن مصیبت ها که دیدی
به امید ظهورم پر کشیدی
خدا داند چه قدر در انتظاری
ز خون باری چشمم بی قراری
حسین جان کاش و بودند عاشقانی
زبانی نه ،حقیقی یاورانی
گناهان را به اشک خود بشویند
ظهورم را بخواهند از خداوند
خدا اذن فرج میده به دعوت
برای انبیا اینگونه سنت
اگر شیعه وفا میکرد به بیعت
نبود تاخیر به روی عصرغیبت

*****

مهدی جان سوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت؟
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم
*****
سالهاست من چله نشین نگاهی هستم که تمام قلبم را از انتظارش به آتش کشانده….
سایه بغضی شبیه ترانه در گوشه ام  زمزمه می شود
گاهی از خودم می پرسم کجای دنیا ایستادم….
شاید، تو حاشیه دنیا هم ، جایی برای من نباشه…
دلم بدجوری هواتو کرده تو این جمعه همراه با انتظار. آیا این حقو دارم که اسمت رو فریاد بزنم؟؟؟
مهدی جاااااااااااااااااااااااانم….
*****
ای سبزترین آیه هستی
ای روشن ترین آرزوی زمین
ای زیباترین ترانه زمانه
بیا …..
بیا که با آمدنت زمین رنگ غزلهای آسمانی می گیرد
و این مثنوی هزار و چندین ساله برای همیشه تاریخ تمام می شود
بیا که روزگار به تنگ آمده و لحظه ها شکننده تر از شیشه بخار گرفته اتاق انتظار زمین اند
بیا که ثانیه ها سخت ترین قصیده نانوشته آسمان را که تلخ تر از شوکران و سیاهتر از برهوت تنهایی یک انسان است به پایان ببرند
بیا …..
بیا که دیگر کوهها استواری را به مسخره گرفته اند و لبخند شکوفه ها به توهین ابدیت کشیده شده
بیا که زندگی دلگیرتر از غروب و دلتنگ تر از کسوف شده
و ساعتها به درازای عمر نوح رسیده اند
بیا …..
ای کشتی نجات
ای عصای معجزه آسای موسی در میان این اقیانوس بلا
بیا که دم مسیحایی ات زمین را زنده کند
و نسیم صبا را به قلب تپنده سنگهای آذرین بسپارد
بیا که برای تداوم بشریت رباعی عاشقانه بسرایم و برای تحقق آرمانهای رنگارنگ زمین پای کوبی کنیم
بیا…..
*****
چرا از آمدن او خبر نمی آید؟
و انتظار قریبش به سر نمی آید؟
چه راه طول و درازی است بین بنده و او
مسافر غزلم از سفر نمی آید
تو گفته ای که دعا کن ولی گنه کارم!
از این دعا به خدا کار، بر نمی آید
بگو که پس خودمان لا اقل قیام کنیم
علیه ظلم جهانی اگر نمی آید؟
به منطقی که تو داری و عقل ناقص من
ولی نیامدنش جور در نمی آید
جهان ظلمت و ظلم است و اصل نور تویی
بیا که تا تو نیایی سحر نمی آید….
*****
تو ای صفای ضمیرم چرا نمی آیی؟
چرا بهانه نگیرم …..
چرا نمی آیی
اگر حجاب ظهورت وجود پست من است
خدا کند که بمیرم . چرا نمی آیی؟
*****
حدیثی درباره یاران آقا امام زمان
امیرمؤمنان على(علیه السلام) در ضمن یک حدیث طولانى ،
در وصف بیعت یاران امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف )
چنین مى‏فرماید :افرادی با او بیعت مى‏کنند که هرگز:
دزدى نکنند « یبایعون على اَن یَسرَقوا »
زنا نکنند « ولا یَزنوا »
مسلمانى را دشنام ندهند « و لا یَسُبّوا مسلما ً»
خون کسى را به ناحقّ نریزند « و لا یقتلوا مُحرماً »
به آبروى کسى لطمه نزنند « و لا یهتک حریماً مُحرّما »
به خانه کسى هجوم نبرند « و لا یهجموا منزلاً »
کسى را به ناحق نزنند « و لا یضربوا احداً الاّ بالحقّ »
طلا، نقره، گندم و جو ذخیره نکنند « و لا یکنزوا ذهباً و لا فضّة و لا بُرّاً و لا شعیراً »
مال یتیم را نخورند « ولا یأکلوا مالَ الیتیم »
در مورد چیزى که یقین ندارند ، گواهى ندهند « و لا یشهدوا بما لا یَعلمون »
مسجدى را خراب نکنند « ولا یُخرِبوا مسجداً »
مشروب نخورند « و لا یَشربوا مسکراً »
حریر و خز نپوشند « و لا یلبَسوا الخزّ و لا الحریر »
در برابر سیم و زر سر فرود نیاورند « و لا یتمنطقوا بالذّهب »
راه را بر کسى نبندند « و لا یقطعوا طریقا ً»
راه را نا امن نکنند « و لا یخیفوا سبیلاً »
گرد همجنس بازى نگرایند « و لا یَفسقوا بغُلام »
خوراکى را از گندم و جو انبار نکنند « ولا یحبسوا طعاماً مِن بُرّ و لا شعیر »
به کم قناعت کنند « و یرضَونَ بالقلیلِ»
طرفدار پاکى باشند « و یَشَتّمونَ على الطیّب »
از پلیدى گریزان باشند « و یکرهون النجاسة و… »
پس گناهان ، عامل مهمى در محرومیت انسان از عنایات
امام زمان( عج الله تعالی فرجه الشریف) است .
ما که نمیتونیم جز یاران آقا باشیم،
لااقل تلاش کنیم این کار ها رو انجام ندیم
*****
دلم روشن است
روزی می آیی
لبریز از شعروغزل
ویاس های مهربان باغچه امان
از هجوم بارش نگاه تو
سیراب خواهند شد
دلم روشن است
اما…
تا آمدنت
شب هایم را
یک مشت ستاره باید
اللهم عجل لولیک الفرج

آقامنتظریم ؛کی میایی 

امروز شهر ما، آكنده از عطر حضور تو است؛ اما دود گناهها كوچه پس كوچه‌هاي جهان را فرا گرفته و ديده‌ها به انواع فسادها و نابرابري‌ها تاريكند.
دستها به خيانت باز و به التماس دراز شده است
پاها در طلب يك لقمه نان به سوي جباران كشيده شده است
دلها سرگرم دنياي تاريك غفلت زا است و فكرها سرگرم زندگي پر فريب زندگي سراسر دوري تو.
اما فردا اين حضور عطر تو به عطر ظهور مبدل ميشود و ديوار بلند و سياهي كه بنا كرديم فرو ميريزد
مشام و ديده و دست و پا و دل و فكر آن گونه ميشود كه تو مي پسندي و دلها شيداي تو كه قلب جهاني و اگر نباشي جهان را تپشي نيست. پاها رونده به سوي ياري 
تو كه گوهرهاي نهفته در دل خاك و آب را نمايان ميكني، براي فردا، و اثري از فقر و فلاكت را نميگذاري.
دستهايمان گشوده  به سوي آسمان به دعا براي تو
چشمهايمان در انتظار رويت جمال نوراني تو
بيا تا كوچه پس كوچه ها و حتي درون خانه ها را عدالت پر كند بيا تا هر چه زودتر جهان ما آكنده به عطرت گرد


 

 

 


                                                    


گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن      گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم             گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم                گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن           گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن      گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن           گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن

گفتم ز حق دارم تمنای سکینه              گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه

گفتم رخت را از من واله مگردان             گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان

گفتم به جان مادرت من را دعا کن          گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن

گفتم  ز هجران تو قلبی تنگ دارم           گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم

گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن         گفتا به آب دیده دل را شستشو کن

گفتم دلم از بند غم آزاد گردان                گفتا که دل با یاد حق آباد گردان

گفتم که شام تا دلها را سحر کن            گفتا دعا همواره با اشک بصر کن

گفتم که از هجران رویت بی قرارم           گفتا که روز وصل را در انتظارم

                           یا ابا صالح المهدی..ادرکنی..

 

 


طبع می خواهد که وصف زینب کبری کند

لیک، قطره کی تواند صحبت از دریا کند؟

توسن طبعم در اینجا پای در گل مانده است

مرغ بی پر چون سفر بر عرصه عنقا کند؟

نطق گویا عاجز است از شرح و ذکر وصف او

کی تواند خامه مدح آن ملک سیما کند؟


جد پاکش مصطفی، باب کبارش مرتضاست

مادرش زهرا که مدحش ایزد یکتا کند

چون حسین و چون حسن دارد برادر، هر یکی

ناز بر موسی بن عمران، فخر بر عیسی کند


در شهامت بود وارث بر علی مرتضی

همت والای او تفسیر «کرمنا» کند

دختر زهرا که در حجب و حیا و عصمتش

نقش مادر را به خوبی در جهان ایفا کند

در شجاعت چون حسین و در صبوری چون حسن

در عبادت پیروی از مادرش زهرا کند

در دریای عفاف و گوهر گنج حیاست

عفتش یاد از حیای مریم عذرا کند


گاه در آغوش گیرد اصغر لب تشنه را

تا بخوابد آب را در خواب خود رؤیا کند

گاه دلداری دهد بر مادران سوکوار

گاه دلجوئی ز آل و عترت طاها کند

گاه آید بر سر نعش برادر از خیم

از ته دل ناله و فریاد و واویلا کند

گاه هم گیرد ز دست دختران بی پناه

از خیام سوخته رو جانب صحرا کند


کیست چون زینب کسی کو در دیار کربلا

ناله جانسوز او تاثیر در دلها کند؟


کیست چون زینب که با یک جلوه از نور رخش

رخنه ها در قلب موسی، در دل سینا کند؟



ادامه مطلب

نوشته شده در یک شنبه 12 / 12 / 1390برچسب:,ساعت 11:43 توسط يه دوست| |

بیایید کاری کنیم ...تکلیف منتظران حضرت مهدی(عج) :

اگر كه، من و تو، همان كاري را بكنيم كه همه مي‌كنند؛ قطعاً، به همان نتيجه‌يي‌خواهيم رسيد، كه همه مي‌رسند.
از راهِ كارهايِ تكراري و هميشگي، هرگز، نمي‌توان به دستاوردهايِ نو و غيرتكراري رسيد:
به هرزه، بي «مي» و «معشوق»، عُمر مي‌گذرد/ بَطالتم بَس؛ از امروز، كار خواهم كرد
به يادِ «چشمِ» تو، خود را، خراب خواهم ساخت/ بنايِ «عهد قديم»، استوار خواهم کرد

ویژگیهای حضرت مهدی (عج):

ویژگی اوّل: ستاره درخشنده عالم نور؛ ویژگی دوّم: ستاره ای از دل خورشید و ماه؛ ویژگی سوّم: شاهزاده ای بر بال پرنده؛ ویژگی چهارم: ألقاب مختصّه؛ ویژگی پنجم: نشان پنهان؛ ویژگی ششم: هم نام و هم کنیه پیامبر(صلی الله علیه وآله)؛ ویژگی هفتم: میلادی پر برکت، مولودی سعادت بخش؛ ویژگی هشتم: بیت الحمد، چراغ فروزان؛ ویژگی نهم: علامتی بر پشت!؟؛ ویژگی دهم: آخرین اوصیاء و ختم وصایت؛ ویژگی یازدهم: همدم با نیکویان کامل؛ ویژگی دوازدهم: در قلمرو فرمان هیچ کس نیست؛ ویژگی سیزدهم: جوانی بعد از سال های طولانی!؛
 
 

 بیایید کاری کنیم ...تکلیف منتظران حضرت مهدی(عج) :
اگر كه، من و تو، همان كاري را بكنيم كه همه مي‌كنند؛ قطعاً، به همان نتيجه‌يي‌خواهيم رسيد، كه همه مي‌رسند.
از راهِ كارهايِ تكراري و هميشگي، هرگز، نمي‌توان به دستاوردهايِ نو و غيرتكراري رسيد:
به هرزه، بي «مي» و «معشوق»، عُمر مي‌گذرد/ بَطالتم بَس؛ از امروز، كار خواهم كرد
به يادِ «چشمِ» تو، خود را، خراب خواهم ساخت/ بنايِ «عهد قديم»، استوار خواهم كرد ...
[حافظة شعر ايران؛ حافظِ قرآن]
دُعاي عهد قديم، فقط خواندني نيست؛ كار كردني ـ هم ـ هست، به كار بردني ـ هم ـ هست.
دعاي عهد، پيمان‌نامه‌يي ست كه ـ حتماً ـ به امضاي دو طرف بايد برسد؛ وگرنه، نه معنا دارد و نه موجوديت! پيمان‌شكني، ريشه در ناداني و سُست عهدي دارد.
نمي‌شود ندانست، و كاري كرد!
آن كه نمي‌داند چه مي‌كند، در واقع، دارد كاري نمي‌كند؛ و اي كاش، اصلاً، كاري نمي‌كرد! پيامبر دل‌آگاه و دلسوزمان ـ حضرتِ ختمي مرتبت، صلّي الله عليه و آله ـ با دلشوره‌يي دلسوزانه مي‌گفت: «آن‌كه، نادانسته كاري مي‌كند؛ به جاي آن‌كه كار را درست كند، خراب‌تر ـ هم ـ خواهد كرد!»
[نهج‌الفصاحه/سخن شمارة 3058]
توبه و تغيير، تنها راه، براي كاري كردن‌ست.
انقلاب، ديگرگون‌سازي ‌ست: انقلاب، ديگرگون شدن‌ست. انقلاب، ديگرگون كردن‌ست.
و «خلّاقيت»،
يعني اين‌كه شما كاري بكنيد كه تا كنون نمي‌كرده‌ايد؛ و در نتيجه، به دستاوردي نايل شويد، كه تاكنون در دنياي‌تان نبوده است!
«انتظار» هم، نوعي انقلاب است؛
«انتظار» هم، نوعي خلّاقيت است. از «خلّاقيت انتظار»، مي‌بايد به‌طور «خلّاقانه» بهره گرفت.
وگرنه، همين انتظاري كه مي‌توانست بهترين «فرصت» براي «زمين» و «زمان» باشد، به صورت بدترين «تهديد» رُخ مي‌تواند نمود!
بياييد كاري بكنيم،
و با «مديريتِ تهديدها»، بهترين فُرصت‌هاي انسان و جهان را، بيافرينيم.
از هر فرصتي كه به خوبي استفاده نكنيم ـ
باور كنيد كه خودش به بدترين تهديد، تبديل خواهد شد.
نمي‌شود كاري نكرد، و به جايي رسيد؛ و شايد «مسأله‌شناسي»، نخستين كاري باشد كه بايد كرد. آن كس كه مسأله‌هايش را نمي‌شناسد، و يا اگر مي‌شناسد، آن‌ها را نمي‌تواند دسته‌بندي و اولويت‌بندي كند ـ حتماً ـ شكست خواهد خورد! ... امّا، آن‌كه مسألة خودش را ـ مسألة اساسي و حياتي خودش را ـ  به خوبي شناخته است؛ به واقع، در راهِ نوآوري و «مهندسيِ‌ مجدّدِ زندگي»،‌ گام نهاده است. «خلّاقيت»، دوباره ديدن‌ست؛ و «نوآوري»، دست دادن با آينده‌يي ست كه آمدني‌ست!

 
 
 

25وظیفه مؤمنان،در زمان غیبت امام زمان (عج) :

آيت‌الله شيخ محمّدتقي اصفهاني مشهور به آقا نجفي در يك‌صد سال پيش با تتبّع در روايات و احاديث اهل‌بيت(ع)، پنجاه‌وچهار وظيفة مؤمنان در زمان غيبت امام زمان(عج) را در دو جلد بيان مي‌كند.



از زبان آيت‌الله آقا نجفي

آيت‌الله شيخ محمّدتقي اصفهاني مشهور به آقا نجفي در يك‌صد سال پيش با تتبّع در روايات و احاديث اهل‌بيت(ع)، پنجاه‌وچهار وظيفة مؤمنان در زمان غيبت امام زمان(عج) را در دو جلد بيان مي‌كند.

اكنون 25 وظيفة اوّل با اندكي تصرّف و تلخيص در پي مي‌آيد:
  • وظيفة اوّل، غمگين بودن به  علّت مفارقت آن‌جناب و مظلوميّت آن حضرت.
در «كافي» از حضرت صادق(ع) منقول است كه فرمود: «كسي‌كه مهموم باشد براي ما و غمناك باشد به جهت مظلوميّت ما، نفس كشيدن او، ثواب تسبيح دارد».
  •  وظيفة دوم؛ منتظر فرج و ظهور آن حضرت بودن.
در جلد دوم «كمال‌الدّين وتمام‌النّعمـ↨» از امام محمّد تقي(ع) منقول است كه فرمودند: «قائم ما آن مهدي‌ است كه واجب است در زمان غايب بودن او انتظار او را داشتن و او سومي از اولاد من است...»
و از حضرت امير‌المؤمنين(ع) روايت شده است كه: «افضل عبادت‌ها، انتظار فرج است.»1
و در حديث ديگر از حضرت صادق(ع) منقول است كه: «هر مؤمني بميرد در حالي‌ كه منتظر ظهور آن‌جناب باشد، مثل آن است كه در خيمة حضرت قائم(ع) بوده باشد».2
  •  وظيفة سوم، گريه كردن در دوري آن‌ حضرت و به جهت مصيبت آن‌جناب.
در كمال‌الدّين از حضرت صادق(ع) روايت شده  است كه فرمودند: «به‌خدا قسم غايب مي‌شود امام شما زماني از روزگار و آزموده مي‌شوند تا آنكه گفته مي‌شود، مرد و از دنيا رفت يا به ‌كدام وادي رفت و هر آينه ‌چشم‌هاي مؤمنان بر او گريان مي‌شود.»3
و از حضرت رضا(ع) مروي است كه: «هر مؤمني ياد كند مصيبت ما را ـ يعني مصيبت پيغمبر(ص) و هر يك از ائمه را ـ پس گريه كند يا كسي را به جهت ظلمي كه بر ما شده بگرياند، روز قيامت با ما و در درجة ما است.»
  •  وظيفة چهارم، به امر امام، تسليم و مقيّد باشد و در امر ظهور عجله نكند.
يعني چون و چرا در امر ظهور آن‌جناب نكند و آنچه از جانب آن‌ حضرت مي‌رسد، صحيح و مطابق با حكمت بداند كه در كمال‌الدّين از حضرت امام محمّد تقي(ع) روايت شده است كه فرمود: «امام بعد از من، پسر من علي است. امر او، امر من است و قول او، قول من و طاعت او، طاعت من و امام بعد از او پسر او حسن است، امر او، امر پدر اوست و قول او، قول پدرش و طاعت او، طاعت پدرش.» آنگاه ساكت شدند. راوي گويد، پرسيدم: يابن رسول‌الله! پس امام بعد از حسن كيست؟ حضرت گرية شديدي كردند، آنگاه فرمودند: «امام بعد از امام حسن عسكري، پسر او قائم منتظَر است.» گفتم: يا بن رسول‌الله! چرا او را قائم گويند؟ فرمود: «براي آنكه قائم مي‌شود بعد از آنكه ذكر او مرده باشد و بيشتر قائلان به امامتش مرتد شوند.» گفتم: چرا او را منتظَر ناميدند؟ فرمود: «به‌جهت آنكه روزهاي غيبت او بسيار باشد و زمان غايب بودنش، دراز مي‌شود. پس، مخلصان، انتظار خروج او [را] كش
ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 12 / 12 / 1390برچسب:,ساعت 11:17 توسط يه دوست| |

 

یا صاحب الزمان

 


الـلــّهــُـمَّ كـُــنْ لِـــوَلــِيـِّـكَ الـْحُـجَّـةِ بْـنِ الْحَـسَـنِ

صَــــلــَواتـُـكَ عَـــلـَيــْـهِ وَعَـــلــــى آبــائــــــــِهِ

فــــي هــذِهِ الــسّـاعَــةِ وَفـــي كُــــلِّ ســــاعَـــةٍ

وَلِــــيّــاً وَحــافِـظاً وَقـائِدا ‏وَنـاصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً

حـَـتـّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيــها طَويـلاً

 

 

 

 

 

 اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان

دعا واسه ظهور اقا امام زمان فراموش نشه التماس دعا


 

فواید خواندن دعای فرج


۱-  مايه ناراحتی شيطان لعين است. ۲-  مايه استجابت دعا می شود. ۳-  باعث نجات يافتن از فتنه های آخرالزمان می شود.

۴-  باعث آمرزش گناهان می شود. ۵-  شفاعت آن حضرت در قيامت شامل حال او می شود. ۶-   نشانه انتظار است.

۷-  فرج مولای ما حضرت صاحب الزمان(عج) زود تر واقع می شود. ۸-  باعث طولانی شدن عمر است

۹-  هنگام مرگ به او مژده می رسد و با او به نرمی رفتار می شود. ۱۰-  باعث زياد شدن اِشراف نور امام زمان(ع) در دل او می شود

۱۱-  محبوبترين افراد نزد خداوند خواهد بود. ۱۲-  کردار بد او به کردار نيک مبدّل می شود.

۱۴-   فرشتگان برای او طلب آمرزش می کنند. ۱۵-  در امان است از تشنگی روز قيامت.

۱۶-  اين دعا در عالم برزخ و قيامت مونس مهربانی خواهد بود. ۱۷-  باعث دوری غصّه ها می شود.

۱۸-  اين دعا خوشايندترين اعمال نزد خداوند است. ۱۹-  در روز قيامت هديه های ويژه ای دريافت می کند.

۲۰-   سبب کامل شدن دين است. ۲۱-  ثواب کسی را دارد که زير پرچم حضرت مهدی (عج) شهيد شود.

۲۲-  با ائمه اطهار(ع) محشور می شود. ۲۳-  نائل شدن به بالاترين درجات شهدا در روز قيامت.

۲۴-  رستگاری به شفاعت حضرت فاطمه زهرا(س)را دارد

ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 3 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 18:57 توسط يه دوست| |

                   

سلام سلامي كه سين ان سين سلامت لام ان لام لطافت الف ان الف ارادت ميم ان ميم مرام ومعرفت  امیدوارم حالتون خوب باشه براتون ارزوی موفقیت دارم                                                                              

 

          
                                 

 

 

 

چه زیبا خالقی دارم

چه بخشنده خدای عاشقی دارم

که میخواند مرا، با آنکه میداند گنه کارم...

 

 

 

السلام علیک یا صاحب الزمان

مـــــه مـــن نقاب بگشا ز جمال کبریایی   ...   که بتــــان فرو گذارند اســـاس خــودنمایی

شده انتظارم از حد چه شود زدر درآیـی   ...   زدو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی

چه کنم که هست اینها گل باغ آشنایی

 

مـــي ايـــــــــد از دور


 

مـــي ايـــــــــد از دور ,مــردي ســــواره          بـــرمــركب عشـــق, چــــون ماهپــــاره 

والشمــس رويـش, واللــيــــل مـــويـش
          گلـــها هــمه مســــت, از رنگ و بويـش

عـمــــامـــه بر سر, مثــل پيـمبـــــر (ص)
          در بـازوانــش نـيروي حيــــــــــــــــدر(ع) 

ازپــاي تــاسـر در شـور و شيــــن است
          بــرق نگـاهــش مثل حســــين(ع) است

مي ايــد از دور خوشــــبو تر از يـــــاس
          در چشــــم وابرو مـانـند عبــــــاس (ع) 

القــصـه ايــن مــرد اميـد دلهاســـــــــت
          خوشبو تر از ياس فرزند زهراست(س)


 


جمعه يعني شوق،يعني انتظار        جمـعــه يعنـي طاق ابروي نـگار

جــمـعه يـعنـي غـروب غصه دار        جمعه يعني مهدي چشم انتظار

جمـعه هــا بر ما دعا دارد حبيب        در قــنــوتش ياد ما دارد حبـيــب

كـاش روزي بـه دست دلـبـــــرم        ســـايه پـرچم بيفــتـد بــر سرم

اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان


ای پــادشــه خـوبـان داد از غــم تـنــهــایی

ای پـــادشــه خـوبـان داد از غـــــم تـنــهـــایی

دل بـی تو به جان آمد وقت است که بازآیــی

مشــتــاقـی و مهجوری دور از تو چنانـم کرد

کــــز دست بـخـواهـد شـد پـایـاب شـکـیبـایی

 

یا صاحب الزمان !

یا صاحب الزمان !

 

داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست . شرمنده ایم... می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست . می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم ...

 

یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ، و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم . به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .

 

اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم . اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم . اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .

ای یوسف زهرا !




القاب حضرت مهدی


بقيّة اللّه: باقيمانده خدا در زمين.

خليفة اللّه: جانشين خدا در ميان خلايق.

وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى كه اولياى حق رو به او دارند.

باب اللّه: دروازه هـــمه معـــارف الهى، درى كه خدا جويان براى ورود به ســــاحت قدس الهــى، قصدش مى كنند.

داعى اللّه: دعوت كننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستين هدايت الى اللّه.

سبيل اللّه: راه خدا، كه هركس سلوكش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاكت نخواهد داشت.

ولى اللّه: سر سپرده به ولايت خدا و حامل ولايت الهى، دوست خدا.

حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن كس كه براى هدايتِ در دنيا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى كنند.

نور اللّه: نور خاموشى ناپذير خدا، ظاهر كننده همه معارف و حقايق توحيدى، مايه هدايت رهجويان.

عين اللّه: ديده بيدار خدا در ميان خلق، ديدبان هستى، چشم خدا در مراقبت كردار بندگان.

سلالة النّبوّة: فرزند نبوّت، باقيمانده نسل پيامبران.

خاتم الاوصياء: پايان بخش سلسله امامت، آخرين جانشين پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم.(

علم الهدى: پرچم هدايت، رايت هميشه افراشته در راه اللّه، نشان مسير حقيقت.

سفينة النّجاة: كشتى نجات، وسيله رهايى از غرقاب ضلالت، سفينه رستگارى.

عين الحيوة: چشمه زندگى، منبع حيات حقيقى.

القائم المنتظر: قيام كننده مورد انتظار، انقلابى بى نظيرى كه همه صالحان چشم انتظار قيام جهانى اويند.

العدل المشتهر: عدالت مشهور، تحقق بخش عدالت موعود.



نام: محمّد.

پدر: امام حسن عسكرى(ع)

مادر: نرجس

القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى.

شكل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سياه بر گونه راست .

زاد روز: شب نيمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر.

زادگاه: شهر سامراء.

غيبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال.


للهمّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ ومُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن. دعای روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان..
خدایا قرار بده در این روز دوست دوستانت ودشمن دشمنانت و پیرو راه و روش خاتم پیغمبرانت اى نگهدار دلهاى پیامبران. 

امروز روز جهانی قدس امت اسلامی ایران به وظیفه شون عمل کردند . ان شاءالله که دل گل نرگس رو شاد کردند!

بيا اي مونس من يابن الزهرا

 عزيز نرگس من يابن الزهرا

 بيا تا بي کس و کارم ندانند

 تويي مولا کس من يابن الزهرا

                               یا مهدی عج - امام زمان عج - اللهم عجل لولیک الفرج

 

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

یه روزی میاد ازسفر    با ذوالفقار حیدری    با یه اشاره میکنه    میون عالم محشری

یا لثارات الحسین......


!

 

 

"

 


 

  

دلم براي تو امشب تنگ است اي گل نرگس!

  ببين زمانه چه ننگ است اي گل نرگس!

  غمي به گوشه قلبم كمين همي كرده است

  زمانه با من بر سر جنگ است اي گل نرگس! 

  فسرده ام و اينك غمي به دل دارم

  غمم به سختي سنگ است اي گل نرگس!

  تپيد اين دل من در هواي ديدارت

  بيا كه ناز تو براي من همچو چنگ است اي گل نرگس!

  اگر تو بيايي بنفشه مي خندد!

  بهار با تو قشنگ است اي گل نرگس!

  تو كشتي نجاتي و مرهم دل خسته آقا، بيا بيا

   كه عدل بي تو بي رنگ است اي گل نرگس! 

 بارها سروده ام اين غزل بي فروغ را " تنها"

 دلم براي تو خيلي تنگ است اي گل نرگس!

 

 يا مهدي ادركني....

                              


امشب به سرم زد که ز دلدار بگویم

ز آن چهره زیبا که سحر جلوه گر آمد

تا مصر وجود آمده از وادی کنعان

دل همچو زلیخا شده از ماه جمالش

با عمزه چشم سیه اش میکده آشفت

برگونه او محور عشق است مجسم

شرحی کنم از طاق دو ابروی کمانش

گر یار پسندد ز رخ یار بگویم

هر بار زبان بستم  و این بار بگویم

با اهل دل از یوسف بازار بگویم

سرمست ز هنگامه دیدار بگویم

از دیده آن نرگس خمّار بگویم

از خال لب و آن همه اسرار بگویم

زآن زلف کمند و گل رخسار بگویم 

غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد        دل نیست هر آن دل که تورا یار نباشد

شادم که غم هجر تو گردیده نصیبم        بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد . .

الهی عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان (عج)


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 3 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 18:47 توسط يه دوست| |

 

جمعه‌ها همه بارانی‌ست؛
كجایی ای خورشید؟
مردمكانم، چندان به دیدار تو سعی كردند، كه چشمانم، چشمه‌ی زمزم شد.
اما چه سود كه اسماعیل دلم، جز به ترنم نگاه تو سیراب نمی‌شود.
كجایی ای باران!
آری تو روح بارانی!
این قطرها، بی تو مرا خیس نمی‌كنند.
بیا كه كویر دلم خشكیده‌ست.
بیا خورشید، بیا باران، بیا ای جان جانان!

یا اباصالح المهدی(عج).... ادرکنی!

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم


رض کن حضرت مهدي(عج) به تو ظاهر گردد :

ظاهرت هست چناني که خجالت نکشي ؟

باطنت هست پسنديده صاحب نظري ؟

 خانه ات لايق او هست که مهمان گردد ؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببري؟

پول بي شبهه و سالم داري تا که يک هديه برايش بخري؟

حاضري گوشي همراه تو را چک بکند با چنين شرط که در حافظه دستي نبري؟!

واقفي بر عمل خويش تو بيش از دگران ٬ مي توان گفت تو را شيعه اثني اعشري؟!!

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟!!!....

 

 اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

یه روزی میاد ازسفر    با ذوالفقار حیدری    با یه اشاره میکنه    میون عالم محشری

یا لثارات الحسین......

 + اگر با آمدن خورشید بیدار شویم ٬ نمازمان قضاست..!

+  الهى! امیرانِ کشور دل به درگاهت حقیرند و اسیرانِ بُت نفس به یاریت فقیر. ما را امیر کشور دل کن تا اسیر فرعون نفس نشویم !

 

یا اباصالح المهدی ادرکنی

خدا کند که مرا با خدا کنی آقا 

 زقید و بند معاصی جدا کنی آقا
دعای ما به در بسته می خورد

ای کاش خودت برای ظهورت دعا کنی آقا ..


منتظر ، حسابش از همه ی عالم و آدم جداست .

منتظر که باشی دلت بی قرار دیدار می شود، ثانیه ها را تعقیب می کنی ، لحظه هایت بوی خستگی نمی دهد.

منتظر که باشی غیرت پیدا می کنی ، نمی توانی بی تفاوت بنشینی ، کوچه به کوچه پسند و رضایت او را جستجو می کنی.

منتظر که باشی در سرت جز اندیشه ی دوست راه نمی دهی ،

چشمت را به در می دوزی ، زبانت ذاکر می شود و دستت ….دستت سبزتر از همیشه به سوی آسمان بلند می شود و تمنای حضورش را می کنی.

از تنهاییت به آستانش شکوه می بری ، اشک می ریزی ، آه می کشی و می گویی هرچه دل تنگت می خواهد.

منتظر که باشی صبح را با « عهد » آغاز می کنی ، « آل یاسین » را به مدد می طلبی ، « استغاثه » را می خوانی و هزار بار ختم « ندبه » می کنی و …….

و اینها همه یاد اوست و برای او…..

اللهمّ عَجّل فی فرجِ مولانا صاحب الزمان

وَجعَلنا مِن انصارِه و اَعوانِه و المُستشهدین بینَ یَدیه…


سالهای پیش بال آسمانی داشتیم

بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم

روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست

شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم

نذری روز ظهور مهدی موعودمان

صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم

گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم

گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم

ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت

آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم

. .


ادامه مطلب
نوشته شده در یک شنبه 2 / 10 / 1390برچسب:,ساعت 14:55 توسط يه دوست| |

 

کاش میدانستم؛

باید با چند ماه خداحافظی کنم و  به چند خورشید سلام

تا بیایی .... ؟
!

مولای من مهدی جان :

دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی

صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی

شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین

بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی

 تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟

                           ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد

 آن باد که آغشته به بوی نفس توست

                            از کوچه ما کاش گذر داشته باشد ...

 

 

 

     

تقصیر من است اینکه، کم می آیی

                      هر گاه شدم اسیر غم می آیی ...

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

                           آدم بشوم ؛ سه شنبه هم می آیی !!!!

 

تا کی برای دیدن رویت دعا کنم؟

تا کی دو دست خویش به سوی خدا کنم؟

 

در پیشگاه قدس تو از خاک کمترم

بگذار خاک پای تو را توتیا کنم

 

امّید زندگانی من ، مهدی عزیز!

من آمدم به درگه تو التجا کنم

 

با این زبان الکن و این طبع نارسا

هر جا روم برای ظهورت دعا کنم

 

جبریل مفتخر به گدایی کوی توست

لایق نیَم گدای تو خود را صدا کنم

 

با نامه ای سیاه به درگاهت آمدم

شاید تو را ز آمدن خود رضا کنم


جمعه هم آمد ولی آن جمعه ی دلخواه نیست

    بت پرستانیم و مثل ما کسی گمراه نیست

عشق اینجا بین آدم ها غریب افتاده است

   در بساط خالی ما آه حتی آه نیست ...

 


ا صاحب الزمان !

داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست . شرمنده ایم... می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست . می دانیم كوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است كه در حق تو كرده ایم ...

یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ، و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم . به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .

اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم . اگر بگویند برای یافتن تو باید بیابانها را در نوردیم ، در می نوردیم . اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به كوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم .

ای یوسف زهرا !

خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ، ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ، روی پریشان ما را بنگر . چهره زردمان را ببین . به ما ترحم كن كه بیچاره ایم و مضطرب

ای عزیزِ مصرِ وجود !

سراسر جهان را تیره روزی فرا گرفته است . نیازمندیم ! محتاجیم و در عین حال گناهكار ...از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر كن .

یابن الحسن !

برادران یوسف وقتی به نزد او آمدند كالایی – هر چند اندك – آورده بودند ، سفارش نامه ای هم از یعقوب داشتند . اما ... ای آقا ! ای كریم ! ای سرور ! ما درماندگان ، دستمان خالی و رویمان سیاه است . آن كالای اندك را هم نداریم . اما... نه ، كالایی هر چند ناقابل و كم بها آورده ایم . دل شكسته داریم ... مقدورمان هم سری است كه در پایت افكنیم .

ناامیدیم و به امید آمده ایم. افسرده ایم و چشم به لطف و احسان تو دوخته ایم . سفارش نامه ای هم داریم ... پهلوی شكسته مادر مظلومه ات زهرا را به شفاعت آورده ایم ...


 


ادامه مطلب
نوشته شده در 1 / 1 / 1386برچسب:,ساعت 1:0 توسط يه دوست| |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
www.sharghi.net & www.kafkon.com & www.naztarin.com